همواره سفر کردن و سیر و سیاحت در سرزمینهای مختلف مورد توجه همگان بوده است. حتی قرآن کریم نیز در آیاتی (آیه 46 سوره حج و آیه 21سوره غافر)، به این مهم توصیه کرده است. سفر علاوه بر این که جهانبینی ما را گسترش میدهد و ما را با فرهنگها و جوامع مختلف آشنا میکند، میتواند وسیلهای باشد برای انتقال فرهنگ و دانش ما به سایر سرزمینها. پس بیهوده نبوده که پس از قرن هفتم میلادی که شام و بغداد به عنوان مراکز علمی و دینی جهان اسلام شناخته شدند، بزرگان و اندیشمندان برای کسب دانش به این سرزمینها سفر میکردند. دانشآموزی،علاقه به زبان و فرهنگ یک سرزمین، مقاصد سیاسی، تجارت و سیاحت از دلایلی بودند که از گذشته افراد را به سفر تشویق میکردند. بعضی ازاین افراد گاه مسیرهایی مشخص را بارها طی میکردند و آشنایی خوبی با بعضی مناطق داشتند.
«از میـان تُجـاری کـه مالالتجاره خود را از دریای سـیاه تـا خلـیج فـارس و دریـای هنـد حمـل مـیکردنـد، معرو فتر از همه «مارکوپولو» و جهانگرد اسپانیایی تبار «ابن بطوطه» هستند» (سپنجی، 1388: 78).
در میان این افراد، کسانی پیدا میشدند که اقدام به ثبت سفرنامۀ خود میکردند و آن را در قالب کتابی منتشر میکردند. افرادی مانند: مارکوپولو، ابن بطوطه، ادوارد براون، دکتر فوریـه، زینالعابدین مراغهای و...
اهمیت سفرنامهها به این دلیل است که منابع خوبی جهت شناخت آداب و رسوم، فرهنگ، اقتصاد، موقعیت جغرافیایی، سیاست و زبان یک سرزمین در اختیار دیگران قرار میدهند. ضمن این با نثر ساده و روانی که دارند، مخاطبانی از اقشار مختلف را جذب میکنند. در ادبیات فارسی نیز تا کنون سفرنامههای مختلفی نگاشته شده است. از بین آنها میتوانیم به ارداویرافنامه، سفرنامۀ ناصرخسرو قبادیانی، سیاحتنامۀ ابراهیمبیگ و خسی در میغات اشاره کنیم. هنوز هم سفرنامهنویسی در دنیا بسیار پرطرفدار است.
در ادبیات کودک و نوجوان نیز گاه به چنین آثاری برمیخوریم از جمله کتاب «پسری که دور دنیا را رکاب زد». این کتاب که در سه جلد منتشر شده است، سفر جوانی ماجراجو به دور دنیا است. البته شکل سفر کردن او با دیگران متفاوت است. او دوچرخه را به عنوان وسیلۀ سفر برگزیده است. تصمیم به سفر که میگیرد، به راه میافتد. هر چند همه معتقدند از پس این کار برنمیآید.«اوباید به همه ثابت میکرد که اشتباه میکنند. دل و جرئت پیدا کرده بود تا به دنبال رویاهایش برود و از زندگی لذت ببرد» (ص23). پسر قصد دارد به خود و دیگران ثابت کند که غیر ممکن وجود ندارد و به قول ملکالشعرای بهار «ز کوشش به هر چیزخواهی رسید». او سفری سخت و خطرناک را آغاز میکند و بعد از گردشی به دور دنیا به خانه بازمیگردد. در طی سفر ماجراهای مختلفی را تجربه می کند و چیزهای جالبی میآموزد و همواره این دانش را در سفرنامهاش با دیگران به اشتراک میگذارد.«توی بلغارستان بالا و پایین بردن سر یعنی نه و تکون دادن سر به اینور و اونور یعنی بله!» (ص55)، «توی اتیوپی حتی اعلام ساعت هم با همه جای دنیا فرق دارد. مثلاً در همه جای دنیا روز بعد، بعد از نیمه شب و بعد از ساعت دوازده شروع میشود در حالی که در اتیوپی اول هر شبانهروز همان زمان طلوع خورشید است. بنابراین آنها به یک ساعت بعد از طلوع خورشید میگویند ساعت یک صبح» (ص94). این اثر ضمن آموختن این نکته به مخاطب کودک که برای رسیدن به هدف باید تلاش کرد (هر چند هدف ناممکن باشد)، به او چیزهای مختلفی دربارۀ سرزمینها، آداب و رسوم و حتی زبانهای مختلف میآموزد.
گودرزی دهریزی پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان، در کتاب ادبیات کودکان و نوجوانان ایران، دربارۀ علاقهمندی کودکان گروه سنی «ج» به مطالعه میگوید: کودکان این گروه علاقهمند به خواندن داستانهای ماجرایی، علمی و زندگینامۀ قهرمانان و انسانهای برجسته اند. پس در این صورت این کتاب میتواند انتخابی خوبی برای آنها باشد. پسری که دور دنیا را رکاب زد، در حقیقت چالشی است برای دست یافتن به آرزوهای ناممکن و به خوبی میتواند مخاطب کودکِ در آستانۀ ورود به نوجوانی را به حرکت در مسیر هدفی بزرگ و مشخص هدایت کند. همچنان که در صفحۀ پایانی این جلد از کتاب چنین آمده است. «تو موفق میشی پسر. فقط کافیه که شروع کنی.همیشه سختترین مرحله شروع کردنه. شروع کن. برو! همین حالا برو و ماجراجویی هیجانانگیزت رو شروع کن.» (ص126).
نظر شما